۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

مدل ساکاشویلی

بنظر میرسد که ساکاشویلی رضایت داده است تا کشورش بصورت یک برگ برنده به دست غربیها در بازی سیاسی با روسها درآید اما آنچه که ساکاشویلی می بایست بیشتر متوجه شود، اینستکه دوران جنگ سرد به پایان رسیده است، غرب گرچه با روسیه رقابت دارد اما خواهان نابودی این کشور نیست و بعکس روز بروز مناسبات اقتصادی و سیاسی روسیه با جهان غرب توسعه پیدا می کند. در جنگ 2008 ، غربی ها و روسیه پیام مهمی به ساکاشویلی دادند، اینکه مسئله آبخازیا و اوستیا راه حل نظامی ندارد و گرجستان باید به راه حل های دیپلماتیک دل خوش باشد. در همان سال مرزهای گرجستان با اوستیا و آبخازیا نیز بکلی بسته شد و این جلوی رفت و امد های مردم این مناطق را نیز سد کرد. آمد و شدهایی که میتوانست به نزدیکی بیشتر اقوام گرجی، آبخازی و اوستیایی منجر شود و در دراز مدت لااقل زمینه نوعی همگرایی یا اتحاد را فراهم سازد.
اسرائیلی ها نشان دادند کارت اوستیا و آبخازیا تنها بدرد روسها نمیخورند بلکه همه میتوانند در بازی با گرجستان از آن استفاده کنند. وقتی گرجستان دو بازرگان اسرائیلی را بخاطر رشوه بازی دستگیر میکند از نظر دولتمردان جوان و کم تجربه گرجی همه چیز قابل توجیه است چون این دو نفر مصونیت دیپلماتیک نداشتند، اگر هم اسرائیلی ها بخواهند در سطع جهانی خیلی برای دفاع از دو خلافکار داد و قال راه بیندازند تنها خوشان را ضایع کرده اند. اما اسراییلی ها در بازیبازی کردن ماهر و با تجربه هستند. نمایندگان چند شرکت اسرائیلی به آبخازیا میروند و برای توسعه مناسبات و حتا برقراری پرواز مستقیم از اسرائیل به آبخازیا مذاکره میکنند. اگر آن دو تاجر دیپلمات نیستند و موضوعشان ربطی به دولت ندارد، این تاجرهایی هم که به آبخازیا رفتند ربطی به دولت اسرائیل ندارند.
ساکاشویلی در سفر اخیر خود به ایتالیا نیز این پیام را بروشنی دریافت کرد که باید برای پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی را ه حلی پیدا کند. یک بازیگر حرفه ای تنها دنبال بدست آوردن برگ برنده برای بازی با دشمن فرضی نیست، او خوب میداند که گاهی لازم میشود با دوستان فرضی نیز بازی کرد.
همانطور که انتظار میرفت، ساکاشویلی بعد از سفر ایتالیا تلاش کرد به پرسشها و ابهامهای منتقدین پاسخ بدهد. روسیه ستیزی که در بین سیاستمداران غربی هم در عمل پیروانی ندارد جز از دست دادن اقتدار تفلیس در دو منطقه جدا شده و از دست رفتن بازار شراب گرجستان و کم شدن گردشگران روس چه دستاوردی میتواند داشته باشد؟ آقای رییس جمهور در صحبتهای اخیر خود میگوید که گرجستان میتواند الگویی جدید در میان کشورهای تازه استقلال یافته باشد. او الگوی یلتسین را هرج و مرج، الگوی پوتین را دیکتاتوری و الگوی گرجستان را توسعه یافتگی و دموکراسی تلقی می کند. بعبارت دیگر غرب در مناسبات با روسیه باید به توسعه گرجستان کمک کند تا با افزایش تمایل به واگرایی از روسیه در بین جمهوری های شوروی سابق بتواند امتیازات بیشتری از روسیه بگیرد. او با بکارگیری عبارتهای مدل یلتسین یا مدل پوتین، عبارت مدل ساکاشویلی را در ذهن مخاطب گفته هایش تداعی میکند. سیاستمداران روسیه گفته اند که هرگونه توسعه مناسبات بین دو کشور تا زمان در قدرت بودن ساکاشویلی غیر ممکن است و حالا رییس جمهور گرجستان میخواهد بگوید که مدل ساکاشویلی میتواند کشور را به توسعه اقتصادی و دموکراسی برساند.
با توجه به ساختار قومی، فرهنگی و اجتماعی گرجستان، توسعه این کشور از راه تقابل با روسیه میتواند بسیار پرهزینه و حتا خطرناک باشد. اعتراضات اخیر علامت مهمی بود. آیا غرب واقعن حاضر است این هزینه ها را تقبل کند؟ ساکاشویلی میگوید در سال 2012 رقم مربوط به میزان رشد اقتصادی گرجستان دو رقمی خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر